English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sulkily U با حالت قهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
prone U حالت درازکش
dump U بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump U بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
grain U حالت
grain U رگه خمیره حالت زبری
half U دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
half U مودمی که در هر لحظه در یک حالت کار میکند.
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
strain U حالت موروثی
strains U حالت موروثی
temperament U حالت
temperaments U حالت
reader U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
readers U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
enhance U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhanced U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhances U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhancing U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
state U دولتی حالت
state U حالت
state- U دولتی حالت
state- U حالت
stated U دولتی حالت
stated U حالت
states U دولتی حالت
states U حالت
stating U دولتی حالت
stating U حالت
flexibility U حالت گیر
free U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freed U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
freeing U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
frees U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
basic U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics U حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
condition U حالت
average U در حالت کلی
averaged U در حالت کلی
averages U در حالت کلی
averaging U در حالت کلی
standby U حالت انتظار
standbys U حالت انتظار
toggle U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
remainder U حالت تعلیق
resonance U حالت همگام
resonances U حالت همگام
sense U زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
sensed U زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
senses U زمانی که RAM از حالت خواندن به نوشتن می رود
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
modulate U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulates U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating U فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogue U از حالت آنالوگ به دیجیتال
analogue U مقدار یا متغیر در حالت آنالوگ
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues U از حالت آنالوگ به دیجیتال
analogues U مقدار یا متغیر در حالت آنالوگ
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues U مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
status U حالت
scanner U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanners U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
reprisal U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
attention U حالت خبردار
attentions U حالت خبردار
capitals U حالت بزرگ حروف
capitals U در مقابل حالت کوچک
sentimentality U حالت احساساتی
absences U حالت غیاب
expressionism U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
expressionism U حالت دوست
expressionist U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
expressionist U حالت دوست
peculiarities U حالت ویژگی
peculiarity U حالت ویژگی
expression U حالت
expression U القای حالت
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
estate U حالت
ill conditioned U بد حالت
situation U حالت
estates U حالت
expressions U حالت
manner U حالت
disposition U حالت
idiocrasy U حالت
case U حالت
cases U حالت
unexpressive U بی حالت
make U حالت
predicament U حالت
predicaments U حالت
self U حالت
pyreticosis U حالت تب
situations U حالت
tempered U حالت
posturing U حالت
postures U حالت
postured U حالت
temper U حالت
makes U حالت
queasiness U حالت قی
attitude U حالت
if U حالت
attitudes U حالت
fettle U حالت
febricity U حالت تب
feverishness U حالت تب
posture U حالت
tempers U حالت
glass eyed U بی حالت
mood U حالت
moods U حالت
phases U حالت
phased U حالت
phase U حالت
line condition U حالت خط
stances U حالت
stance U حالت
domesticity U حالت اهلی
linearity U حالت طولی
perpendicularity U حالت عمودی
limit state U حالت حدی
possessive U حالت اضافه
thirstily U با حالت تشنگی
possessives U حالت اضافه
locative U حالت مکانی
veins U حالت تمایل
goutiness U حالت نقرسی
grittiness U حالت شنی
lucid interval U حالت افاقه
logical state U حالت یک منطقی
faintly U در حالت ضعف
dative U حالت برایی
liquid state U حالت مایع
vitreus state U حالت شیشهای
fluidity U حالت مایعی
lethargically U با حالت سبات
kashruth U حالت جواز
jussive U حالت امری
in a state of depression U در حالت افسردگی
crudely U در حالت خامی
in form U خوش حالت
inactive status U حالت انتساب
incipience U حالت نخستین
incipincy U حالت نخستین
initial state U حالت اغازی
input mode U حالت ورودی
isopiestic U حالت فشارمتعادل
ignition condition U حالت احتراق
idle position U حالت سکون
kashrut U حالت جواز
ground state U حالت پایه
hang over U حالت خماری
insert mode U حالت درج
heat proof quality U حالت نسوزی
resilience U حالت ارتجاعی
humanness U حالت انسانیت
i.c. U حالت اولیه
iciness U حالت یخی
idiocrasy U حالت مخصوص
childishness U حالت بچگی
command mode U حالت فرماندهی
continuum state U حالت پیوستار
conversational mode U حالت محاورهای
amentia U حالت هذیان
corresponding state U حالت متنافر
counterpoise U حالت تعادل
creaminess U حالت سرشیری
affectivity U حالت عاطفی
deadness U حالت مرده
deliverable state U در حالت تحویل
deplorble condltion U حالت زار
affectedly U با حالت بخودگرفته
doubtfulness U حالت تردید
doughiness U حالت خمیری
colloidal state U حالت کلوییدی
answer mode U حالت جواب
balminess U حالت مرهمی
borderline state U حالت مرزی
balanced state U حالت متعادل
balanced state U حالت متوازن
burst mode U حالت پیوسته
balanced state U حالت تعادل
chararcter mode U حالت دخشهای
automatism U حالت خودکاری
circuit opening U حالت مدارباز
circumstantiality U حالت وکیفیت
atilt U با حالت حمله
arborescence U حالت شاخهای
antisepsis U حالت ضد عفونی
answer mode U حالت پاسخ
downiness U حالت کرکی
drinking bout U حالت مستی
drive state U حالت سائقی
facial expression U حالت چهره
defensive U حالت تدافع
febile U دارای حالت تب
feminineness U حالت زنانه
feminity U حالت زنانه
defensively U حالت دفاعی
final state U حالت پایانی
defensively U با حالت تدافع
nervousness U حالت عصبانی
conjugality U حالت زناشویی
free wheeling U حالت خلاصی
fugitiveness U حالت شخص
gas phase U حالت گازی
genitive U حالت اضافه
expressive eyes U چشمان با حالت
adrenergic reponse state U حالت پر ادرنالینی
drowsihead U حالت نیمخواب
acedia U حالت خ-لسه
eburnation U حالت عاجی
eigenstate U حالت انرژی
accidentalness U حالت اتفاقی
energy state U حالت انرژی
accusative U حالت مفعولی
equation of state U معادله حالت
equilibrium state U حالت تعادل
erectness U حالت عمودی
exceptional case U حالت استثنایی
excited state U حالت برانگیخته
glassy state U حالت شیشهای
Lucky you! <idiom> U خوش به حالت!
translucence U حالت زجاجی
translucency U حالت زجاجی
tridimensionality U حالت سه بعدی
trilaterality U حالت سه جانبی
triliteralism U حالت سه حرفی
triploidy U حالت سه تایی
tubularity U حالت لولهای
ultimacy U حالت غایی
unipolarity U حالت یک قطبی
unisexuality U حالت یک جنسی
unstable state U حالت ناپایا
unpolarized state U حالت ناقطبیده
vascularity U حالت اوندی
vascularity U حالت عروقی
vegetality U حالت گیاهی
transitivity U حالت متعدی
transition state U حالت گذار
torpidity U حالت بیحالی
steady state U حالت پایا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com